کد مطلب:34501
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
ادعاي بعضي از مستشرقين نسبت به اسلام كه آن را دين قضا و قدري ميدانند چگونه است و آيا صحت دارد؟
بعضي از مستشرقين اروپايي نسبت به اسلام ادعايي دارند (يا بگويم افترايي وارد مي كنند) و در بسياري از كتابهاي خود تكرار مي كنند. آنها اسلام را متهم مي كنند كه دين قضا و قدري است، ديني است كه براي بشر هيچ گونه نقش فعال و مسؤوليتي قائل نيست، تعليم مي دهد كه بايد وظايف بشر را به خدا واگذار كرد، تو بايد همين طور منتظر باشي ببيني خدا چه مي كند. ادعا مي كنند كه اسلام براي بشر آزادي و اختيار قائل نيست، هر چه هست خدا و اراده اوست، اساسا انسان در اين زمينه كاره اي نيست، بنابر اين مسؤوليت و تعهدي هم ندارد. اين، افتراي محض است. اتفاقا قرآن يهوديها را به همين جرم محكوم مي كند. وقتي موسي به آنها گفت: «يا قومِ ادخُلوا الاَرضَ المُقَدَسَةَ الَتي كَتَبَ اللهُ لَكُمْ» مائده/21 به موسي گفتند: «اِذهَب اَنتَ وَ رَبُكَ فَقاتِلا انّا هيهُنا قاعِدونَ» مائده/24 موسي! ما بر جاي خود نشسته ايم، تو و خدا برويد بجنگيد و دشمن را از سر زمين ما خارج كنيد، بعد ما وارد مي شويم! در جنگ بدر وقتي پيغمبر اكرم با اصحاب خود مشورت مي كرد، فرمود: شما چه نظري داريد؟ حال كه كاروان فرار كرده است آيا به استقبال دشمن برويم يا به مدينه برگرديم؟ هر كس اظهار نظري كرد. ابوذر غفاري يا مقداد كندي، يكي از اين دو بزرگوار گفت: يا رسول الله! ما كه مثل بني اسرائيل نميگوييم «اِذْهَب اَنتَ وَ رَبُكَ فَقاتِلا اِنا هيهُنا قاعِدونَ» تو و خدا برويد انجام بدهيد، ما وظيفه اي نداريم. ما مي گوييم: هر چه تو فرمان بدهي همان است؛ اگر بگويي خودتان را به دريا بريزيد مي ريزيم، بگويي آتش بزنيد مي زنيم. بعلاوه اين قرآن است كه در موضوع آزادي انسان و مسؤوليت و تعهد شخصي او در برابر خود و تكليفش فرياد ميزند: «اِنا هَدَيْناهُ السَبيلَ اِمّا شاكِراً وَ اِمّا كَفوراً» دهر/3 «وَ هَدَيناهُ النَجْدَيْن» بلد/10، «وَ مَن اَرادَ الاخِرَةَ وَ سَعي لَها سَعَيها وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَاُولئِكَ كانَ سَعيُهُم مَشكوراً»اسري/19 آيات زيادي در قرآن است كه در آنها عبارت «بِما كَسَبَت ايديكُم» آمده است. قرآن منزه بودن خداوند را از اينكه ما شرور و مفاسد را به او نسبت دهيم، مكرر ياد ميكند: «ما ظَلَمناهُم وَلكِن كانوا اَنفُسَهُم يَظلِمونَ» نحل/118 اگر مردمي بدبخت و بيچاره شدند، ما به آنها ستم نكرديم، خودشان به خودشان ستم كردند. مطلب ديگري كه درست نقطه مقابل سخن اين افترابندها و دروغگوهاست، اين است كه در اسلام مسآله اي وجود دارد كه در ملتهاي ديگر امروز دنيا به صورت يك قانون ديني وجود ندارد (البته نمي گويم پيغمبران سلف نداشته اند) و آن اين است كه اسلام نه تنها فرد را براي خود و در مقابل خداوند از نظر شخص خود مسؤول و متعهد مي داند، بلكه فرد را از نظر اجتماع هم مسؤول و متعهد مي داند. امر به معروف و نهي از منكر همين است كه اي انسان! تو تنها از نظر شخصي و فردي در برابر ذات پروردگار مسؤول و متعهد نيستي، تو در مقابل اجتماع خود هم مسؤوليت و تعهد داري. آيا مي توان گفت چنين ديني دين قضا و قدري است؟ البته قضا و قدري به مفهومي كه آنها ميگويند كه كارها را خدا بايد انجام دهد و بشر از اين جريان و مسير خارج است و مسؤوليتي ندارد، آنچنان قضا و قدري كه از بشر نفي و سلب آزادي و مسؤوليت و تعهد مي كند. قرآن چنين قضا و قدري را نميپذيرد. آيا شما در اين زمينه جمله اي بالاتر از آن آيه كوچك ـ كه با تفاوت مختصري در دو جاي قرآن آمده است ـ پيدا مي كنيد: «اِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقومٍ حَتي يُغَيِّروا ما بِاَنفُسِهِم» رعد/11 اين آيه آب بسيار صاف و پاكي است كه بر سر منتظرها، آنهايي كه به انتظار هستند كه هميشه خدا از يك راه غير عادي كارها را درست كند، مي ريزد. انتظار بيهوده نكشيد. «اِنَّ» يعني تحقيقا مطلب اين است. تحقيق و واقعيت اين است كه هرگز خداوند اوضاع و احوال را به سود مردم عوض نمي كند «حَتي يُغَيِّروا ما بِاَنفُسِهِم» مگر وقتي كه خود آن مردم آنچه مربوط به خودشان است، آنچه كه در خودشان هست: اخلاق، روحيه، ملكات، جهت، نيات و بالآخره خودشان را عوض كنند. آيا شما مي توانيد صريحتر از اين، مسؤوليت پيدا كنيد؟ آنهم مسؤوليت در برابر يك اجتماع، يعني اجتماع را براي مسؤوليت مخاطب قرار بدهد.
مجموعه آثار شهيد مطهري ج 17ـ حماسه حسيني صفحه: 220 الي 222
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.